آسمون دلدادگی | ||
|
بچه که بودیم پشت سرهم وا می ایستادیم و گوشه ی لباس جلویی رو میگرفتیم وتوی کوچه میتاختیم،باصدای بلندمیگفتیم: "هوهو چی چی "مثلا قطار بودیم.... مثلاکه نه بلکه خوده قطار بودیم که میتاختیم و هیچ چیزم جلودارمون نبود.... تموم کوچه ها ریل قطارمون بودو هرجاکه دوست داشتیم فرمون رو میپیچوندیم... دورمیزدیم....لذت میبردیم... بجه که بودیم برامون فرقی نداشت فرمون دست کیه مهم قطار بود و بودن منو تو به عنوان جزعی از قطار.... که باید میرفت و می چرخیدو دنیامون رو دور میزد.... حالا سالها گذشته بازی قطار بازی برامون شده یه آرزو... آرزو....کدوم آرزو؟من خودم ملکه ی آرزوهام.... خودم آرزوهای بقیه رو برآورده میکنم... تا سه تا آرزوهم جا داره....ولی نه یه جا ها!!!!!! نه توی یه روز....هرده سال یه آرزو....زیاده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خب هرپنج سال چی؟به دردنمی خوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خب سالی یه آرزو....دیگه از این پایین تر نمیام...... ازمن میشنوی همین رو بگیرو حالش رو ببر.... دیگه کجا یه همچین فرصتی گیرت میادکه توش سالی یه آرزوت برآورده بشه؟ تازه برای اینکه موتورم روشن بشه باید اولین آرزوت رو همین الان بگی.... توقطارییییییییییییییییییییی؟ خوب اشکالی نداره... من آرزوهای تو قطار رو هم برآورده میکنم.... روکن اولیش رو.........منتظرم!!!!!!!!! "در رویاهایت جایی برایم بازکن....جایی که عشق رو بشه مثه بازیهای کودکی باور کنیم... خسته شدم از بی جایی" نظرات شما عزیزان:
من آرزومی کنم توی این دنیای بزرگ،بااین همه آدم،هیچ دلی بی دلداروهیچ کس بی یار نمونه
سلام
لطف یاران را چه باید گفت از جان پاسخش این همه شرم حضور است در سرای راسخش ما که خود دلدادگی را ز یاران یافتیم این تلمذ را ببین در کوی یاران ساختیم ما هنوز هم ان گدای کوی یاریم ای عزیز سایه را بنگر تو مارا در جواری دیده ای ساحل دلداگی ،اما عزیز رهنما ساحل دلدادن است او بهر ما ساحلت را خوب بارانی نما با دوچشم شوق دیده را راهی نما از لطف شما ممنونم آجی مهربانم .ما خودمون کشتی شکسته ساحلیم و تو گل نشسته دریا .ما را چه به راهنمایی و فانوس گردانی . شعر بالا هم تقدیم به شما میکنم ایلیا
ممنون به من سر مي زني دوستت دارم گلم
پاسخ: دوستی چون مرکزاست و زندگی چون دایره نیم آن عشق است و ومهر،نیم دیگرخاطره... منم دوستت دارم مهربونم موفق باشی وسربلند...درپناه حق داداش ایلیا
![]() ساعت14:08---29 دی 1390
سلام وقت بخیر
زیبایی احساست را در برگ گلی پیچیدی که نامش آشناست به گوش دلداده ای که آسمان را برای دلدادگیش انتخاب اول کرده . پاسخ: سلام داداش ایلیا...ممنون از اینهمه مهربونی و همراهی گرمت....دوست دارم به یاری این سفر در این ساحل دمی ،لحظه ای به دور از آشفتگی خیال همراه شویم با موجهای آرامش....لحظه ای در ساحل دلدادگیت به صدفهای ساحلت چشم دوختم ودیدم مروارید عشقت را که چه خالصانه تقدیم یار کردی.....خواستم دمی در محضرت شاگردی کنم اگرپذیرایم باشی...درسکوت پراز فریاد میگویم...باهمین قلب کوچک به وسعت تمام خوبیهاو سادگیهایت قدرشناس محبت و همراهی گرمت هستم...یاحق
سلام
مرسی عزیزم وب توهم نازه لینکت میکنم من تواین دنیا بین ادما غرق رویاها میکنم تنها یه آرزو و یه دعا حسینو میخوام خدایا
وبت قشنگه عزيزم لينكت كردم تو هم منو با عشق جاودانه بلينك
سلام عزیزم
وبلاگت زیباست. لینکت کردم عزیزم ![]() ![]() |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |